رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسههای آموزش گردشگری کشور با انتقاد از رویهای که در تایید نهایی راهنمایان گردشگری در پیش گرفته شده است، این پرسش را مطرح کرد که چرا با مصاحبه و سوالهای غیراستاندارد که در وهن نظام آموزش گردشگری کشور است، برای ورود راهنما به بازار کار سنگاندازی میکنید؟
هر سال بیش از سههزار نفر پس از گذراندن دورههای آموزشی به مدت حدود ۱۰ ماه، در آزمون جامع راهنمای گردشگری شرکت میکنند. سال ۹۹ جمعیت شرکتکننده در این آزمون، در سه شاخه راهنمای فرهنگی، طبیعتگردی و زمین گردشگری نزدیک به چهارهزار نفر بود؛ آزمونی که اتفاقا به سوالها و حتی شیوه برگزاری آن همواره انتقادهایی وارد بوده است. با این وجود، مدتی است راهنماهایی که آن دورهها و آزمون جامع را با موفقیت سپری کردهاند ملزم به شرکت در مصاحبهای شدهاند که در صورت تایید میتوانند فرآیند نهایی برای دریافت کارت راهنمای گردشگری را بگذرانند و وارد بازار کار شوند. مصاحبهای که بسیاری از شرکتکنندگان و حتی مدرسان گردشگری، شیوه اجرای آن را غیراستاندارد دانسته و نقدهایی وارد کردهاند.
نیما آذری ـ رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسات و مراکز آموزش گردشگری کشور ـ در گفتوگو با اشاره به اعتراضهای گسترده فراگیران و راهنمایان گردشگری نسبت به رویهای که ورود به بازار کار را با سنگاندازی مواجه کرده است، توضیح داد: مصاحبههایی که مدتی است در قالب کمیتهای در ادارههای میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استانها انجام میشود، متأثر از یک بند نیمخطی در «آییننامه راهنمایان گردشگری»، مصوب هیأت وزیران در سال ۱۳۹۴ است. در بند «چ» ماده ۲ این آییننامه، راهنمایان گردشگری برای دریافت مجوز باید در «مصاحبه عمومی و اختصاصی» موفق شوند. این آییننامه را معاون پیشین گردشگری در زمانی که در دفتر نظارت و ارزیابی گردشگری مسؤولیت داشت، تنظیم کرده بود. بعدها از این بند کوتاه تفسیر شد که راهنمای گردشگری برای دریافت مجوز یا همان کارت، باید مصاحبه انجام دهد که مسؤولیت آن هم به انجمنهای راهنمایان گردشگری سپرده شد.
او افزود: این آییننامه مصوب هیأت وزیران است و تغییر و حتی اصلاح آن سخت است. مهمترین مسألۀ آن هم این است که هیچ تفسیر و توضیحی ندارد. در دوره معاونت پیشین گردشگری که در تصویب این آییننامه و اضافه کردن آن بند، نقش داشت، خیلی پیگیری کردیم، چون تفسیرهای خاصی از همان بند کوتاه شده بود، طوری که نظام آموزش گردشگری را زیر سوال میبرد. با وجود آنکه معاون پیشین گردشگری نیز خود مخالف آن تفاسیر بود، اما در واقعیت اقدامی برای تغییر و اصلاح آن بند قانونی و تفسیرهایی که شده بود، صورت نگرفت. به هر حال، انتظار هم نمیرفت شخصی که خود آن بند را اضافه کرده و پیگیر تصویب همان آییننامه بود، دوباره دست به تغییر بزند.
آذری اظهار کرد: در کشور نظامی به نام آموزش گردشگری وجود دارد، اگر ضعف و ایرادی دارد باید در درون آن رفع و بهینهسازی شود. اتفاقا انجمن مؤسسههای آموزش گردشگری خواستار بهینهسازی، ارتقاء و رفع ایرادهای آموزش است.
او با اشاره به اعتراضها و انتقادهایی که به این شیوه از تایید و انتخاب راهنمایان گردشگری شده است، گفت: جریان موجود مثل آن است که در دانشگاه درس خوانده باشید، همه واحدها را هم با موفقیت گذرانده باشید، آزمون را هم با موفقیت پشت سر گذاشته باشید و در آخر، مصاحبه شوید و با یک سوال رد شوید. سوال این است هیأتی که برای اجرای این مصاحبه انتخاب شده، از چه کانال و مرجعی تایید شده است؟ چرا مدرسان، پیشکسوتان و موسسههای آموزش گردشگری در کمیتههای که شکل گرفته است، نمایندهای ندارند؟ بر اساس چه استاندارد و ضابطهای راهنمای گردشگری را با چند سوال محدود از ادامه کار بازمیدارند؟ مگر میشود یک نظام آموزشی را نادیده گرفت و در نهایت چند نفر با سوالهایی مشکوک، غیراستاندارد و عجیب، آینده شغلی و بازار کار یک نفر را خراب کنند؟
او افزود: در کمیتهای که برای مصاحبه از راهنمایان گردشگری تشکیل شده، نمایندگانی از انجمنهای حرفهای راهنمایان، دفتر بررسی و همکاری و یک نماینده هم از معاونت گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان حضور دارند که با معدود سوالهای سادهای راهنما را رد میکنند و بعد حکم میدهند که یا باید چند دوره به عنوان دستیار در تور شرکت کند و یا برخی از درسها را دوباره بگذراند.
آذری گفت: طبق اظهارات مسؤول دفتر برنامهریزی و آموزش در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، هدف از انجام چنین مصاحبهای، شخصیتسنجی است. اما از سوالهایی که پرسیده شده چنین هدفی برنمیآید. این موضوع خودش زیر نقد است، چطور با یک یا چند سوال میتوان شخصیت یک فرد را سنجید. البته خوب است اگر بتوانند این کار را درست انجام دهند، اما رویه موجود در مسیر شخصیتسنجی نیست.
او افزود: هدف دیگری که مطرح شده تشخیص میزان اطلاعات راهنما درباره قوانین و مقررات است. اگر چنین است چرا سوالها به سمت دیگری رفته و بیشتر علمی شده است؟ مثلا درباره یکی از جنگهای تاریخی سوال پرسیدهاند. راهنمای گردشگری قبلا این مراحل را پشت سر گذاشته و برای سنجش اطلاعات علمی، آزمون جامع داده است. اعتراض و نقدی هم که به این بخش وارد شده آن است که منابع سوالهای مربوط به قوانین و مقررات مشخص نیست، راهنما سرگردان است و نمیداند منبع سوال چیست.
این مدرس گردشگری با اشاره به اعتراضهای گستردهای که به محتوای سوالها شده است، به برخی از آنها به استناد گزارشهایی که از فراگیران و راهنمایان دریافت کرده است، اشاره کرد و گفت: از فراگیر پرسیدهاند اگر یک تروریست وارد اتومبیل گردشگران شد به عنوان راهنما چه میکنید، یا مثلا وقتی خرس به گردشگران حمله کرد به عنوان راهنما چه باید کرد؟ سوال بهتر از این برای شخصیتسنجی یا میزان تشخیص اطلاعات فراگیر درباره قوانین و مقررات نبود؟ با فراگیری که این همه استرس آزمون جامع را تحمل کرده و ۱۰ ماه حدود ۳۰ واحد درسی را پشت سر گذاشته است، چه میکنیم!؟
آذری اظهار کرد: منبع و انگیزۀ طرح این سوالها مشخص نیست. سوالها باید ارزیابی و استاندارد شده و منبعشان مشخص باشد. چرا باید راهنمای فراگیر را با یک یا چند سوال سلیقهای حذف کنند؟ سوال باید طیفی باشد و فراگیر حق داشته باشد به چند سوال پاسخ ندهد، باید مجموعهای از سوالها طرح شود. از سوالهای پرسیدهشده به نظر میآید رویکرد بیشتر سلیقهای توأم با برداشت شخصی و تحلیلی و در برخی موارد وابسته به ذهنیت پرسشکننده است.
رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسات و مراکز آموزش گردشگری کشور همچنین با اشاره به احکامی که پس از مصاحبه برای فراگیران داده شده و برخی را ملزم به گذراندن دوباره بعضی از واحدهای درسی یا حضور در یک یا چند تور به عنوان دستیار کرده است، گفت: مگر راهنمای صفر میتواند در تور به عنوان دستیار شرکت کند، آن هم وقتی کارت ندارد!؟ راهنمای صفر چگونه میتواند تجربه و سابقه کاری بهدست آورد، وقتی هیچ آژانسی حاضر نیست به این شخص تور بسپارد؟ قطعا وقتی شکل کار درست نباشد، آسیبرسان و فسادزاد خواهد بود.
آذری ادامه داد: اگر تفسیر موجود از آن بند نیمخطی آییننامه راهنمایان گردشگری و رویه فعلی برای انجام مصاحبه درست است، چرا آن را به بخشنامه تبدیل نمیکنند؟ چرا استانداردی برای آن تعیین نشده است؟ چرا نظر متولیان آموزش را نپرسیدهاند؟ ما بارها به دفتر برنامهریزی و آموزش وزارت گردشگری درباره رویه موجود، بنا به اعتراض و شکایت راهنمایان و نقصهایی که وارد شده است، معترض شدیم که در ظاهر با ما همنظر بوده و رویه موجود را غیرقانونی دانستهاند، اما چرا جلو آن را نمیگیرند؟ مگر میشود وقتی رییس دانشگاه گواهینامه دانشجویی را امضا کرده، یک هیأت دیگر که در ارزیابی و ترکیب آن حرف است، با یکی دو سال و یک امضا آن دانشجو را رد و خلع فعالیت کند. سوال این است صلاحیت علمی این هیأت را کجا و بر چه اساس تایید کرده که اکنون در مقام ارزیاب برآمدهاند؟
او تاکید کرد: اگر نمیتوانند این مصوبه را تغییر دهند، دستکم شیوهنامهای با تفسیر درست و منطقی منطبق با اهدافی که ترسیم شده است، تنظیم کنند.
رییس هیأت مدیره انجمن مؤسسات و مراکز آموزش گردشگری کشور همچنین بیان کرد: اگر مسأله ضعف سیستم آموزش گردشگری است، آن را شناسایی و رفع کنیم. ما در شرایطی که معتقدیم برگزاری آزمون جامع گردشگری اشتباه است، به جای رفع این اشتباه و پیدا کردن راهکار درست و بهینهتر، یک آزمون و مصاحبه دیگر را اضافه کردهایم و خیمه دولتی را آنجا هم گسترده کردهایم. سایه این خیمه دههها است که روی سرفصلها، منابع درسی و آزمون گردشگری پهن شده است، چرا مدام دامنه آن را گسترش میدهند، بعد هم که میبینند مشکل همچنان وجود دارد، سیستم آموزش گردشگری را زیر سوال میبرند. رویه جدید نوعی وهن و توهین به یک نظام آموزشی است.
او درخواست کرد: شیوهنامه و تفسیر درستی برای آن بند قانونی مشخص و علنی شود که بر آن اساس، منابع سوالها مشخص شود و پرسشها استاندارد، طیفی، سیستماتیک و راهکارپذیر باشد و مهمتر از آن، از قیمومت یک صنف خارج شود. صنف زمانی میتواند مداخله کند که راهنما کارت گرفته و وارد بازار کار شده است. باید از آزمونها فیلم تهیه شود تا در صورت اعتراض، امکان بررسی توسط هیأت دیگری وجود داشته باشد. باید هیأت نظارت تشکیل شود تا پرسشکنندگان ناگزیر شوند سوالهای استاندارد طرح کنند و سلیقهای عمل نکنند. کمیتهای تشکیل شود که سوالها را استاندارد کند.
آذری گفت: اگر این رویه انتخاب شده که ایراد و ضعف آموزش گرفته شود، قطعا مؤسسههای آموزشی و مدرسان مشکلی ندارند که در درون نظام آموزش، ارزیابیها سختتر شود، ولی نباید گواهی علمی افراد را ندیده گرفت و به بهانه شخصیتسنجی و تشخیص میزان اطلاعات افراد درباره قوانین و مقررات، به شکلی غیراستاندارد دوباره سطح علمی فراگیر را به آزمون گذاشت.
بازدیدها: 0