تعزیه نامه، به معنای متنی است که تعزیه گردان برای اجرای تعزیه جمعآوری کرده یا مینویسد و پیش از آغاز تعزیه در اختیار شبیهخوانها قرار میدهد. تعزیه در گذشته معمولا به صورت اشعار عامیانه توسط شاعران گمنام و تعزیهگردانان بوده است و پیشینه سرایش آن را میتوان به سالهای میانی سده دوازدهم هجری نسبت داد. همچنین زمینه پیدایش و تکامل تعزیهها را نیز باید در مرثیهها جستوجو کرد.
سرایش مرثیه با موضوع واقعه عاشورا و کربلا از گذشتههای دور مرسوم بوده است. اما آغاز مرثیهسرایی با مفهوم مشخص و به شکل گسترده به سده نهم مربوط میشود. از جمله مرثیهسرایان نامدار میتوان به رفیعای قزوین، کمال غیاث شیرازی، ابن حسام قهستانی، باباسودایی ابیوردی، تاجالدین حسن تونی سبزواری، لطف الله نیشابوری و کاتبی ترشیزی اشاره کرد اما محتشم کاشانی با ترکیببند خود از جایگاه و شهرت ویژهای در این خصوص برخوردار است. زیرا او با سرودن ترکیببند مشهور خود سبب شد مرثیهسرایی در ایران رواج بیشتری پیدا کند و در عهد قاجار به اوج خود رسد.
منابع داستانی تعزیهها غالبا کتابهای مقاتل و حماسههای دینی، احادیث و روایات بودهاند. از جمله شاعرانی که در این زمینه تلاشی ارزشمند کردهاند میتوان میرزا نصرالله اصفهانی (شهاب) را نام برد که در دوره ناصرالدین شاه و به تشویق امیرکبیر به جمعآوری و تکمیل اشعار تعزیه پیش از خود پرداخت و تعزیههایی نیز به نگارش درآورد که تعزیه مسلم، از جمله آنها به شمار میرود. از دیگر شاعران میتوان به محمدتقی نوری و سیدمصطفی کاشانی (میر عزا) نیز اشاره کرد. کاشانی خود تعزیهگردانی بهنام بود و «تعزیه حر» به او نسبت داده شده است.
«تعزیه دوره» به معنای نمایش چندین دستگاه تعزیه به صورت همزمان توسط چندین گروه تعزیهخوان در یک محل یا محلهای مختلف است، به گونهای که زمان نمایشها زمانی با تاریخ وقوع حوادث مطابقت داشته باشد.
شیوه کار بدین گونه است که گروه نخست پس از پایان بخشیدن به کار خود در محل نخست، به محل دوم میرود و در آنجا همان دستگاه را تکرار میکند و دسته دوم جای آن را گرفته و دستگاه دیگری را به نمایش در میآورد. آنگاه گروه نخست پس از به پایان بردن کار در محل دوم به محل سوم میرود و گروه دوم نیز که کار خود را در محل یکم پایان بخشیده جای گروه نخست را در محل دوم میگیرد. اکنون گروه تازه سوم جای گروه دوم را در محل نخست می گیرد و بدین سان چندین دستگاه تعزیه به صورت همزمان به نمایش در میآید. در مقابل نوع تعزیهای که معمولا در جایی به صورت ساکن برگزار می شود، برخی «تعزیه زمینی» مینامند.
«تعزیه زنانه» نوع دیگری از تعزیه است که این نوع، نمایشی است که زمانی زنان در آن به ایفای نقش میپرداختند و مخاطب آنها نیز زنان بودهاند. به نظر میرسد که این نوع تعزیه با حمایت و همت قمرالسلطنه، دختر فتحعلی شاه و سپس عزتالدوله، خواهر ناصرالدین شاه شکل گرفته و چون جنبه خصوصی و اشرافی داشت، عمومیت و توسعه پیدا نکرد. این تعزیهها معمولا در فضای حیاطها یا تالارهای بزرگ خانهها اجرا میشده است. بازیگران این نوع از تعزیهخوانی، شبیه خوانهای زنی بودند که «ملا» نامیده میشدند و پیش از آن در مجلسهای زنانه روضه میخواندند و یا پای چنین مجالسی راه و رسم بازیگری را آموخته بودند.
این زنان نقش مردان مجالس مختلف را نیز بازی میکردند. درونمایههای این تعزیهها نیز مانند مضامین تعزیه معمولی بوده، با این تفاوت که قهرمانهای اصلی این نوع از تعزیهها بیشتر شامل خانمها میشده است. تعزیه زنانه تا میان عهد قاجار گاه در خانههای اشرافیان اجرا میشد و به مرور زمان تا اواخر این دوره از میان رفت.
«تعزیه مضحک» نیز تعزیهای شاد با محتوایی سرشار از طنز، کنایه، لعن و نفرین است. در این تعزیه «غلو» نقش مهمی دارد و در تمام جنبههای آن دیده میشود. اگر اولیاخوانی در این تعزیهها نقش داشته باشد، حضورش در گفتار و رفتار همراه با متانت است، در حالی که دیگران به شکل مضحک نقش ایفا میکنند و شادی میآفرینند. قنبر یا غلام حبشی در هیأت «سیاه» در این تعزیهها بازی جالب و پرطنزی داشته است. این مجالس اغلب به شکلی تجملاتی برگزار میشده است و از جمله تعزیههای مضحک میتوان از مجلس شهادت یحیی بن زکریا نام برد. این نوع تعزیهها معمولا در جمعهها، عیدهای مذهبی و جز پنج روز دوم از دهه محرم به صورت درآمدی بر یک واقعه اصلی اجرا میشده است.
بازدیدها: 0